من هر روز رو دنبال بهونهام که امیدمو آب بدم. هر اتفاق و نشونهی کوچیک رو منتظرم. نمیدونم این خوبه یا بد، ولی میدونم که جهان با تمام زیباییهاش بیرحمه و درواقع این بیرحمی رو آدمها با خودخواهیها، قدرتطلبیها و. بهش تحمیل میکنیم. برای همین دنبال هر روز و هر بهونهای هستم تا پناه ببرم به بطن این جهان. و بطناش برای من خداست. خدایی که نمیدونم کجاست. نمیدونم میبینه. میشنوه یا اصن حواسش هست؟ اما یقین دارم که هست. خدای دلخوشیهای کوچک
از نوشتههای یهویی، بیفکر و خسته.
در جادهی بنجامین باتن شدن
نمیدونم ,جهان ,روز ,رو ,بطن ,بطناش ,هر روز ,بطن این ,به بطن ,پناه ببرم ,این جهان
درباره این سایت